ماهيت تئوري انتخاب
تئوري انتخاب به ما ميآموزد که تنها کسي که ميتوانيم رفتارش را کنترل کنيم خودمان هستيم و تنها روشي که به وسيله آن ميتوانيم وقايع محيطي را تحت کنترل درآوريم، انتخاب رفتار و اعمالمان ميباشد. آنچه که احساس ميکنيم تحت کنترل ديگران و يا وقايع محيطي نميباشد. ما قرباني ديگران و يا گذشته نيستيم مگر اين که خود اينگونه انتخاب کنيم. يک اصل مهم در تئوري انتخاب اين است که ممکن است گذشته در مشکل کنوني ما نقش داشته باشد، ولي گذشته هيچ گاه مشکل اصلي ما نيست. صرف نظر از آنچه در گذشته اتفاق افتاده آنچه که ما اکنون به آن نياز داريم عملکرد موثر و برنامه ريزي در زمان حال ميباشد و وظيفه ما انجام آن چيزي است که براي بهبود روابط بين فردي کنوني ما مورد نياز ميباشد.
گلاسر ( 1998 ) ميگويد: اگر ما تجربه ناخوشايندي ( مثل مورد سوء استفاده قرار گرفتن در کودکي ) داشته باشيم، صرف نظر از اين که مقصر کيست، بايد بدانيم که گذشته قابل تغيير نيست و آنچه که ما قادر به کنترل آن هستيم، رفتار کنوني ماست. رفتاري كه با ديگران داشته ايم و بالعكس آن را نميتوان تغيير داد يا از بين برد. اما اکنون ميتوانيم با افرادي که به آنها نياز داريم رابطه مطلوبي برقرار کنيم. در واقعيت درماني به مراجع گفته ميشود "گذشتهها گذشته است و تغيير نخواهد کرد. هرچه زمان بيشتري به گذشته اختصاص دهيم، از مشکل اصلي يعني ايجاد يک رابطه رضايت بخش در زمان حال غافل خواهيم شد ". در گروه واقعيت درماني رهبر به اعضا کمک ميکند تا رفتارشان را مورد ارزيابي قرار دهند و ببينند که آيا اين رفتار براي آنها کاربردي و مفيد ميباشد يا خير. رهبر همچنين به اعضا کمک ميکند تا خود را همانطور که هستند بپذيرند و براي انجام رفتارهاي بهتر برنامهاي واقع بينانه تنظيم كنند و به ساير اعضاي گروه نيز در اين زمينه کمک نمايند. رهبر گروه از سئوالهاي ماهرانهاي استفاده ميکند تا اعضا را به سوي تعيين خواستههايشان سوق دهد. گلاسر ( 1992 ) ميگويد: "اگر رهبر گروه مهارت کافي براي مواجه ساختن اعضا با رفتارهاي کلي و خواستههايشان را نداشته باشد، درمان موثر واقع نخواهد شد". رهبر از سئوالهاي اساسي زير براي هدايت اعضا استفاده ميکند:
آيا آنچه که اکنون انجام ميدهيد ( دو جزء عمل و تفکر از رفتار کلي ) شما را به هدفتان خواهد رساند؟
آيا قصد داريد که تغيير کنيد؟
دوست دارید در زندگیتان چه تغییراتی بیشتر ایجاد شود؟
دوست داريد در زندگي به چه چيزهايي دست يابيد، که تا كنون به آن نرسيده ايد؟
رفتارهای فعلیتان شما را از مردم اطرافتان دور کرده یا به آنها نزدیک هستید؟
اگر تغییر کنید، چگونه احساس بهتری خواهید داشت؟
اگر تغيير کنيد، زندگيتان چه تغييري خواهد کرد؟ ( به چه چيزهايي خواهيد رسيد؟ )
هم اکنون چه کارهايي را ميتوانيد براي تغيير كردن انجام دهيد؟
پس از آگاهي از اين واقعيت که آنچه انجام ميدهند، فکر ميکنند يا احساس ميکنند براي آنها اتفاق نيافتاده بلکه آن را انتخاب کرده اند، اعضا قادر خواهند بود انتخابهاي بهتري داشته باشند و براي تغيير تشويق خواهند شد.
هدف واقعیت درمانی پرورش قبول مسئولیت در فرد و ایجاد هویتی موفق است و فرایند درمان در واقع همان اصولی است که گلاسر به کار می گیرد. واقعیت درمانی یک روش فرایندی است و نباید آن را به صورت فرمول بندی ( مثل کتاب آشپزی ) مورد استفاده قرار داد.
:: بازدید از این مطلب : 1309
|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2